زناشویی

چرا گاهی یک طرف در رابطه به طور ناخودآگاه شروع به کنترل رفتارهای طرف مقابل می‌کند؟




چرا گاهی یک طرف در رابطه کنترل‌گر می‌شود؟

کنترل‌گری در روابط، پدیده‌ای پیچیده و چندوجهی است که می‌تواند به شکل ناخودآگاه آغاز شود. درک ریشه‌های این رفتار، اولین قدم برای بهبود و سالم‌سازی رابطه است. این رفتار نه تنها به طرف مقابل آسیب می‌زند، بلکه به سلامت روان فرد کنترل‌گر نیز لطمه وارد می‌کند.

دلایل مختلفی می‌تواند منجر به این رفتار شود. در این مقاله، به دوازده نکته مهم در این زمینه می‌پردازیم:

  • ناامنی عاطفی:

    احساس ناامنی، ترس از دست دادن و وابستگی شدید می‌تواند فرد را به سمت کنترل‌گری سوق دهد تا از حفظ رابطه اطمینان حاصل کند.
  • تجربه‌های گذشته:

    تجربه‌های آسیب‌زای گذشته، مانند خیانت یا ترک شدن، می‌تواند باعث شود فرد در روابط بعدی به دنبال کنترل باشد تا از تکرار آن تجربه‌ها جلوگیری کند.
  • اعتماد به نفس پایین:

    کمبود اعتماد به نفس و احساس بی‌ارزشی می‌تواند باعث شود فرد با کنترل دیگران، احساس قدرت و برتری کند.
  • ترس از رها شدن:

    ترس از رها شدن توسط طرف مقابل، یکی از قوی‌ترین محرک‌ها برای رفتار کنترل‌گرانه است.
  • الگوبرداری از خانواده:

    فرد ممکن است در خانواده‌ای بزرگ شده باشد که رفتارهای کنترل‌گرانه در آن رایج بوده است و به طور ناخودآگاه این الگو را در روابط خود تکرار کند.
  • مشکلات ارتباطی:

    ناتوانی در برقراری ارتباط موثر و بیان نیازها و احساسات به طور سالم، می‌تواند منجر به تلاش برای کنترل طرف مقابل شود.
  • نیاز به تایید دائمی:

    فرد ممکن است به تایید و توجه دائمی از طرف مقابل نیاز داشته باشد و برای به دست آوردن آن، از رفتارهای کنترل‌گرانه استفاده کند.
  • اختلالات شخصیتی:

    برخی اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت مرزی (BPD) یا اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) می‌توانند با رفتارهای کنترل‌گرانه همراه باشند.
  • باورهای غلط در مورد عشق و رابطه:

    باورهای غلط مانند “اگر دوستم داشته باشی، هر کاری که بگم انجام می‌دی” می‌تواند زمینه‌ساز رفتارهای کنترل‌گرانه باشد.
  • فشار اجتماعی و فرهنگی:

    در برخی جوامع، نقش‌های جنسیتی و انتظارات اجتماعی می‌توانند باعث شوند که یک طرف در رابطه احساس کند حق دارد رفتارهای طرف مقابل را کنترل کند.
  • بهبود روابط زناشویی

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. واقعا مطلب مفیدی بود! من همیشه فکر میکردم کنترل کردن یعنی علاقه، تا اینکه یه تجربه تلخ داشتم… روزی فهمیدم دوست پسرم مدام پیامهام رو چک میکنه و با دوستام ارتباطم رو محدود کرده. تازه متوجه شدم این رفتار چقدر میتونه مخرب باشه.

    حالا بعد از خوندن این نوشته، یه چیزایی برام روشن تر شد. ممنون میشم بیشتر در مورد این موضوع بنویسید، مخصوصا راه هایی که میشه این الگوهای رفتاری رو تغییر داد یا درمان کرد. دوست دارم بدونم چطور میشه ترس از دست دادن رو کم کرد و رابطه سالم تری داشت.

    اگه کسی تجربه مشابهی داره یا راه حلی پیدا کرده، خوشحال میشم بشنوم. شاید کمک کننده باشه برا بقیه…😊

پاسخ دادن به Mona لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا