چطور از فشارهای اجتماعی در رابطه رهایی یابیم؟ 17 نکته
روابط عاشقانه، یکی از زیباترین و در عین حال پیچیدهترین جنبههای زندگی انسان هستند. اما گاهی فشارهای اجتماعی میتوانند این روابط را تحت تاثیر قرار داده و حتی به نابودی بکشانند. فشارهایی که از جانب خانواده، دوستان، رسانهها و حتی انتظارات ناخودآگاه خودمان اعمال میشوند.

چطور از فشارهای اجتماعی در رابطه رهایی یابیم؟
1. انتظارات را شناسایی کنید
ابتدا باید بدانید فشارهای اجتماعی از کجا میآیند. آیا این فشارها از طرف خانواده، دوستان، همکاران یا حتی رسانههای اجتماعی هستند؟ شناسایی منبع فشار، اولین قدم برای مقابله با آن است. مثلا آیا خانواده شما انتظار دارند که شما زودتر ازدواج کنید؟ یا دوستانتان فکر میکنند که شما باید بیشتر وقت خود را با آنها بگذرانید تا با پارتنرتان؟
با تمرین، نه گفتن به یک عادت تبدیل میشود.
5. اولویتها را مشخص کنید
با پارتنرتان بنشینید و اولویتهای خود را در زندگی و رابطه مشخص کنید. چه چیزهایی برای شما مهمتر از همه هستند؟وقتی اولویتهای خود را بدانید، راحتتر میتوانید تصمیم بگیرید که چگونه وقت، انرژی و منابع خود را صرف کنید. اولویتها ممکن است با گذشت زمان تغییر کنند، بنابراین باید به طور منظم آنها را مرور کنید. اولویتبندی، راهی برای ساختن زندگیای است که واقعاً میخواهید. اولویتهای خود را به صورت کتبی ثبت کنید.
6. به خودتان یادآوری کنید که رابطه شما منحصر به فرد است
هر رابطهای منحصر به فرد است و نباید آن را با روابط دیگران مقایسه کرد. آنچه برای یک رابطه کار میکند، ممکن است برای رابطه دیگری کار نکند. به جای اینکه سعی کنید رابطهتان را مطابق با انتظارات دیگران شکل دهید، بر روی ساختن رابطهای که برای شما و پارتنرتان مناسب است تمرکز کنید. به خودتان یادآوری کنید که شما و پارتنرتان یک تیم هستید و باید با هم تصمیم بگیرید که چگونه رابطهتان را مدیریت کنید. مقایسه کردن، قاتل شادی است. به جای آن، بر روی نقاط قوت رابطهتان تمرکز کنید. 





خب این پست واقعا یه چیز دیگه بود 😊 بعد از خوندنش حس کردم یه عالمه چیز تو ذهنم روشن شد. مخصوصا قسمت شناسایی انتظارات و اولویت بندی برام خیلی مفید بود. تازه مجبور شدم بقیه مطالب سایت رو هم نگاهی بندازم و دیدم بعضی موضوع های دیگه هم هست که تو جاهای دیگه کمتر می شه پیداشون کرد.
یه چیزی بگم؟ خودم چند وقت پیش تو رابطه مون فشار عجیبی از طرف دوستام احساس می کردم که چرا اینقد با هم میریم بیرون یا چرا فلان تصمیم رو گرفتیم. یه مقداری حس می کردم دارن ما رو قضاوت می کنن. بعد یهو یاد این افتادم که اصلا قرار نیست تایید بقیه رو بگیریم، مهم اینه خودمون چی می خوایم. حالا خیلی راحت تر می تونم بگم “این طرز فکر ماست” و تموم 😌
دوست دارم بدونم بقیه دوستان هم چه تجربه هایی دارن. شاید کسی راهکار جالبی تری داشته باشه که بتونیم ازش یاد بگیریم. به نظرم اینجور مکالمه ها می تونه به خیلی ها کمک کنه 🤍
یه بار تو رابطهای بودم که چون خانواده و اطرافیان مدام نظر میدادن که باید فلان کارو بکنیم یا فلان رفتار درست نیست، کم کم حس کردم دیگه اون رابطه مال خودمون نیست 😶 اشتباه من این بود که اجازه دادم فشارای بیرونی جای حس درونی رو بگیره. نباید بذاریم صدای بقیه بلندتر از صدای خودمون بشه. یه اشتباه دیگه اینه که بخوایم همه رو راضی نگه داریم، چون آخرش خودمون ناراضی میمونیم. بهتره قبل هر تصمیمی، یه مکث کنیم ببینیم واقعا چی برامون مهمه و چی فقط ترس از قضاوت دیگرانه 💭🧠🫂